مرکز پژوهش در معارف وحیانی

مَا رَأَیْتُ شَیْئًا إلَّا رَأَیْتُ اللَهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَهُ

مرکز پژوهش در معارف وحیانی

مَا رَأَیْتُ شَیْئًا إلَّا رَأَیْتُ اللَهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَهُ

مرکز پژوهش در معارف وحیانی



بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

بایگانی

۱۲ مطلب با موضوع «اخلاق و عرفان» ثبت شده است



حجة السلام والمسلمین قدس از شاگردان آیت الله المعظم بهجت رحمت الله علیه می گوید:
« روزی آقا در ارتباط با ثبات قدم در دیانت و استمرار پرهیزکاری و تقوا فرمودند: یکی از علمای بزرگ و اهل معنی شخصی را در صحن مبارک حضرت امیر علیه السلام دید که از نهایت تواضع و ادب و ذلت در برابر مقام شامخ ولایت مولی الموحدین ایستاده و چنان سر به زیر و افتاده و خاضع بود که گویی با سر راه می رود. آن عالم عابد ربانی پیش آن مرد شریف و بزرگوار که عمرش از هفتاد به بالا بود رفت و از وضع حال و کیفیت زندگی او جویا شد. آن مرد شریف فرمود: از زمانی که پا به تکلیف گذاشتم تاکنون از روی عمد و دانسته گناه نکرده ام. البته آن طور مواظبت و دقت و مراقبت این گونه نتیجه را دارد. »

۰ نظر ۱۰ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۲۰
sayyid Ali Mir zain-ul-abedini

حضرت آیت الله محفوظی مدظله العالی فرمودند:

دروغ نباید گفت، غیبت نباید کرد، به پدر و مادر و استاد و معلم احترام کنید، مال و آبروى و خون و ناموس مردم را محترم شمارید و مقوله هاى اخلاقى دیگر، از امورى هستند که در همه زمان ها و مکان ها ثابت اند و تغییرى نمى کنند؛ یعنى شرایط، محیط، سلیقه، زمان و مسائل دیگر، در این گونه مسائل اخلاقى، تأثیر نمى گذارند.

از زمان حضرت آدم تا به امروز و نیز همه دوران هاى آینده، دروغ گویى بد است. اساسا نمى توانیم دوره و زمانى را تصور کنیم که در آن، دروغ گویى و خیانت در امانت و مسائلى از این دست، امورى پسندیده، معرفى شوند.

تا انسان، انسان است و ماهیت او به همین شکل است، این گونه امور اخلاقى، مطلق و ثابت اند.

از همین روست که ما به مطلق گرایى اخلاقى، معتقدیم یعنى این که اعتقاد داریم که در جوامع بشرى، اصول بنیادین و احکامِ اخلاقىِ مطلق و ثابت مثل خوب بودن عدل و بد بودن ظلم، وجود دارد. حسن و قبح این گونه امور اخلاقى، ذاتى است؛ یعنى هیچ گونه دخل و تصرفى از نوع سلیقه، قرار داد، عرف، شرع و یا عقل در آن ها راه ندارد.

اما با کمال تعجب، برخى معتقد شده اند که اخلاق، امرى، نسبى است نه مطلق. لذا «نسبى گرایى اخلاقى» را به وجود آورده اند. نسبى گرایى اخلاقى یعنى این که هیچ کدام از اصول و تعالیم اخلاقى، از حسن و قبح، ذاتى و حقیقى، برخوردار نیستند.
آنان معتقدند: هیچ حقیقت مطلقى وجود ندارد و داورى ها و آرمان هاى ما وابسته به عوامل تاریخى و شخصى اند و اخلاق، به حسب عوامل مختلف بیرونى، ماهیت انعطاف پذیر دارد. به عبارت دیگر، نسبى بودن اخلاق یعنى حقیقتى نیست که براى همه وقت و همه جا خوب باشد و یک دستورالعمل کلى و همیشگى وجود ندارد، بلکه در هر زمان، دستور اخلاقى باید فرق کند و تغییر نماید.

به بیان روشن تر، نسبى گرایى اخلاقى مى گوید: اصول اخلاقى، امرى سلیقه اى است و به فرهنگ و نژاد و جغرافیا و زمان و مکان بستگى دارد.

نظریه نسبیت گرایى اخلاقى، نادرست است و نقدهاى اساسى بر آن وارد است؛ از جمله این که:

نسبیت گرایى اخلاقى، به نفى کمال و جاودانگى دین مى انجامد؛ زیرا بخش عمده تعالیم دینى، احکام اخلاقى است، حال اگر بگوییم اخلاق، نسبى است، در واقع، دین را نسبى دانسته ایم.

اشکال دیگر این است که نسبیت اخلاقى، به شکاکیت اخلاقى منجر مى شود؛ یعنى این که نمى توان در مورد هیچ حقیقتى، حکم قاطع و مطلق داشت.

اشکال دیگر نسبى گرایى اخلاقى این است که: پافشارى بر مواضع ارزشى را بى معنا مى کند؛ یعنى نمى توان ایثار کرد و جان خود را در راه ارزش هاى اخلاقى فدا نمود.

همچنین این نظریه، خوبان و بدان را همسان قرار مى دهد؛ در نتیجه مثلاً درباره امام حسین علیه السلام و یزید یا معاویه و على علیه السلام یکسان قضاوت مى شود.

نکته دیگر این که نسبیت گرایى اخلاقى، کار مصلحان و حتى پیامبران الهى را کم ارزش جلوه مى دهد و در میان آن هایى که قصد اصلاح نابسامانى ها را دارند بى تفاوتى و بى انگیزگى ایجاد مى کند.

۰ نظر ۱۰ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۴۶
sayyid Ali Mir zain-ul-abedini

دیدار اعضای ستادهای «کنگره شهدای امور تربیتی»، «کنگره شهدای دانشجو»، و «کنگره شهدای هنرمند» با رهبر انقلاب

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستادهای «کنگره شهدای امور تربیتی»، «کنگره شهدای دانشجو»، و «کنگره شهدای هنرمند» که در تاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۲۷ برگزار شده بود، صبح امروز در «کنگره شهدای امور تربیتی» در سالن اجتماعات برج میلاد منتشر شد.
حضرت آیت الله خامنه‌ای در این دیدار، حضور موثر نخبگان در دفاع مقدس را نشان‌دهنده گسترش انگیزه‌ى «فداکارى در راه خدا و شهادت» در سطوح گوناگون جامعه خواندند و با تأکید بر ضرورت تجلیل از شهیدان و جلوگیری از فراموش شدن یا کهنه شدن این یادهای ارزشمند و گرانبها گفتند: جلسات بزرگداشت شهدا در واقع ادامه حرکت جهادى و شهادت است و باید یاد شهدا و نکته‌یابى از زندگى آنان روز به روز در جامعه رواج پیدا کند.
رهبر انقلاب با اشاره به نقش اساسی مجاهدت و شهادت حضرت امام حسین(ع) در ماندگاری اسلام، قرآن و معارف اسلامی افزودند: چنانچه در جامعه‌ای یاد شهدا و مسئله شهادت، به عنوان یک حقیقت ماندگار مطرح باشد، شکست معنایی نخواهد داشت و آن ملت، بدون خوف و حزن در مسیر پیشرفت حرکت می‌کند.
ایشان در ادامه، کار بزرگ ملت ایران را نفی تقسیم بندی غلط جهان به «سلطه‌گر و سلطه‌پذیر» خواندند و گفتند: اگرچه امروز سلطه‌گران با ابزارهای فراوان خود، امکان تسلط بیشترى بر مظلومان و مستضعفان یافته‌اند، اما در مقابل این وضعیت، هویتی به نام انقلاب اسلامی با تکیه بر مبانی الهی و اخلاقی سربلند کرده و شجاعانه در مقابل نظام سلطه ایستاده است.
حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به حرکت مستمر انقلاب اسلامی به سمت قله‌ها و ناکامی دشمنان در متوقف کردن این حرکت، گفتند: برخی در دوران دفاع مقدس معتقد بودند که با عزیمت دانشجویان به جبهه‌ها، دانشگاه‌ها خالی و در حرکت علمی کشور خلأ ایجاد می‌شود، اما معلوم شد که برکات شهادت و جهاد در راه خدا بسیار زیاد است و همان تلاش‌ها و مجاهدت‌ها موجب شد که امروز وضعیت علمی کشور، افتخارآمیز و جلوتر از سایر بخش‌ها باشد.
رهبر انقلاب زنده نگه داشتن نام شهدا و فرهنگ شهادت را حیاتى و از نیازهاى اساسى کشور برشمردند و گفتند: فرهنگ شهادت یعنى فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی براى اهداف بلندمدت و مشترک مردم و همه بشریت، و این فرهنگ، درست در نقطه‌ى مقابل فرهنگ فردگرایى غربى است که همه چیز را براى خود و با محاسبه‌ى شخصى و مادی می‌سنجد.
ایشان در پایان تأکید کردند: فرهنگ ایثار و شهادت در هر جامعه‌ای عمومى و فراگیر شود، آن جامعه به پیش خواهد رفت و هرگز در آن توقف و یا عقبگرد وجود نخواهد داشت.

۰ نظر ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۴۲
sayyid Ali Mir zain-ul-abedini


مهم‌ترین عامل متخلّق شدن به اخلاق الهی یاد معاد است

حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق بیان فرمودند:

به گزارش خبرنگار اسراء نیوز: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق هفتگی خود که پنجشنبه این هفته در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد با بیان این مطلب که "مهم‌ترین عامل متخلّق شدن به اخلاق الهی یاد معاد است" فرمودند: بهترین عاملی که انسان را متنزّه و وارسته می‌کند و از هر کج‌راهه رفتن باز می دارد یاد معاد است.

ایشان ادامه دادند:
وجود مبارک رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التحیّة و الثناء) غالباً از قیامت سخن می‌گفت و مردم را از قیامت انذار می‌کرد. مرحوم شیخ مفید نقل می‌کند وقتی حضرت قیامت را مطرح می‌کرد و مردم را از قیامت انذار می‌کرد تمام گونه‌های حضرت سرخ می‌شد مثل اینکه یک فرمانده لشگر حمله دشمن جرّار را بخواهد گزارش بکند؛ این چنین نیست که وضع قیامت با وضع دنیا و حتی وضع برزخ قابل قیاس باشد. قیامت صحنه‌ای است که ﴿لا بَیْعٌ فیهِ وَ لا خُلَّةٌ﴾، هیچ کس آدم را نمی‌شناسد و تنها اعمال انسان با او خواهند بود و نه هیچ چیز دیگر.


معظم له خاطرنشان کردند:
یاد مرگ،انسان را افسرده نمی‌کند بلکه انسان را پویا می‌کند؛ اگر مرگ زوال و نابودی بود، یاد مرگ، افسردگی می‌آورد اما اگر به تعبیر نورانی سیّدالشهداء(سلام الله علیه) مرگ تنها پلی است که انسان را به جهان ابدی می برد، یاد مرگ انسان را فعال وکوشا خواهد کرد. مرگ، عامل پویایی یک ملت است. از این منظر انسان وقتی قبرستان می‌رود و برمی‌گردد فعال‌تر، کوشاتر، پربارتر، پرثمرتر می‌شود چون انسان این پل را می‌بیند.

حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی ادامه دادند:
بنابراین وجود مبارک رسول خدا فرمود یاد مرگ بهترین عامل برای پویایی یک ملت است، آنها که مرگ را نشناختند خیال می‌کنند یاد مرگ، افسردگی می‌آورد اما آنها که یاد مرگ را شناختند، فهمیدند که یاد مرگ، پویایی می‌آورد چون اوّلین چیزی که از ما سؤال می‌کنند می‌گویند: «عمرک فیما أفنیت»
لذا یاد مرگ آدم را پویا و فعال می‌کند تا به مردم و جامعه خدمت ارائه می‌کند

ایشان با یادآوری ابدی بودن انسان اظهار داشتند:
اگر انسان موجودی ابدی است در نتیجه جز کالاهای ابدی نباید توشه ای برای خود ذخیره سازد، و این کالای ابدی چیزی جز تقوا و توحید و عقلانیت و عدل نیست؛ آن عدل است که می‌ماند، جامعه را اینها اداره می‌کند, حوزه و دانشگاه را اینها اداره می‌کند, اگر حوزه و دانشگاه در این مسیر خوب حرکت کنند جامعه هم خوب حرکت می‌کند، لذا حضرت بیش از هر چیزی هم خودش به یاد مرگ بود هم جامعه را به یاد مرگ متذکّر می‌کرد, هم مرگ را تفسیر می‌کرد و هم می‌فرمود مرگ, عامل پویندگی و پویایی ملت است چون در جریان مرگ, انسان است که مرگ را می‌میراند.
۰ نظر ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۳۱
sayyid Ali Mir zain-ul-abedini


 


از آنجا که همّت‌ انسان ها با یکدیگر تفاوت دارد بعضی‌ها سعی می‌کنند همان محدوده‌ای که هستند آن را حفظ کرده و برخی‌ دیگر می‌کوشند که از آ‌ن محدوده در آیند و فضای بازتری را ادراک کنند.خداوند ما را جامع مُلک و ملکوت خلق کرد تا با ملکوتیان و با فرشته‌ها گفتگو و رابطه داشته باشیم.
هدف خلقت را بایدشناخت
انسان اگر بخواهد طیّب و طاهر باشد باید اولاً هدف خلقت را بشناسد و ثانیاً خود را با آن هماهنگ کند. خدای سبحان مائده و مأدبه‌ای ملفّق از اجرام و اجسام خلق کرد که از یک سو مُلک است و از سوی دیگر ملکوتیان.
فرشته‌هایی خلق کرد، معارف ومقاماتی خلق کرد، آسمان و زمینی هم خلق کرد و آسمان را با راه شیری و منظومه شمس و قمر و امثال اینها را آفرید،زمین را هم با منابع طبیعی و امثال ذلک خلق کرد. کلّ این مجموعه را به عنوان سفره ای آماده برای ما قرار داد و فرمود: ما اینها را برای شما خلق کردیم؛ تسخیرکننده خداست نه ما ولی برای ما تسخیر کرده یعنی راه بهره‌برداری از آسمان و زمین را به ما آموخت که ﴿سَخَّرَ لَکُم مَا فِی السَّماوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ﴾ برای اینکه از مجموعه آسمان و زمین طرْفی ببندیم؛ ما را کَوْنِ جامع قرار داد لذا ما می‌شویم جامع وجهان می‌شود مجموع.
در جهان، مُلک و ملکوت هست و خداوند ما را جامع مُلک و ملکوت خلق کرد. به ما بدن داد که ملکی است و جان داد که ملکوتی است و فرمود: ﴿نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُوحِی﴾و جان را هم به دو منظور عطا کرد یکی اینکه با ملکوتیان رابطه داشته باشیم و با فرشته‌ها گفتگو داشته باشیم﴿إنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلاَئِکَةُ﴾از طرفی هم درایت و تدبیر و مدیریت جهان را به وسیله روح باید انجام بدهیم.منتها همّت‌ انسان ها با هم فرق می‌کندچرا که بعضی‌ها سعی می‌کنند همان محدوده‌ای که هستند آن را حفظ کنند و سالم باشند و برخی‌ها می‌کوشند که از آ‌ن محدوده به در آیند و فضای بازتری را ادراک کنند.
از حجاب خویشیِ خویش به در آیید تا دیدِ تان وسیع و طاهر گردد
شما می‌بینید طاووس وقتی می‌خواهد سر از تخم در بیاورد آنجا دیگر سخن از بال و پر رنگارنگ و زیبایی مطرح نیست اما وقتی که آن پوست را شکست و در آمد می‌شود طاووس و بال و پر زیبا پیدا می‌کند؛ ما هم اگر از این پوسته در بیاییم می‌شویم پرنده.از حضرت أبی‌ابراهیم امام کاظم(علیه السلام) نقل کردند که فرمودند: «لیس بینه و بین خلقه حجابٌ غیر خلقه» یعنی غیر خود خلق، بین خلق و خالق حجاب نیست لکن انسان تا در پوسته خودش هست، خود را می‌بیند و از مشاهده جمال و جلال الهی محروم است اما وقتی از پوسته خود به در آمد و از حجاب خویشیِ خویش به در آمد آن‌گاه منطقه دیدِ او وسیع می گردد.
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی،درس اخلاق26/02/92
۰ نظر ۰۳ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۰۲
sayyid Ali Mir zain-ul-abedini


ثمرۀ سبقت در امور معنوی و کسب مقام متقین چیست؟

اگر کسی در مسائل معنوی سبقت گرفت و این راه را طی کرد گویا عُوا و زوزه سگان جهنم را هم‌اکنون که اینجا نشسته‌است می‌شنود، گویا بهشت و اهل بهشت را می‌بیند نه بعد از مرگ، چرا که بعد از مرگ کفّار هم می‌بینند و می‌گویند: ﴿رَبَّنَا ابْصَرْنَا وَسَمِعْنَا﴾. این کار عقل عملی است و بحث‌های خواندن، نوشتن و موعظه کردن،کمک می‌کند تا اینکه دستگاه عقل عملی راه بیفتد.
امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) در وصف متّقیان فرمود: «فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُعَذَّبُونَ» در آیه شریفه هم آمده است:﴿کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ ٭ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ﴾ بهشت و جهنم را می‌بینند.
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی،درس اخلاق23/09/91
۰ نظر ۰۳ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۳۵
sayyid Ali Mir zain-ul-abedini