مرکز پژوهش در معارف وحیانی

مَا رَأَیْتُ شَیْئًا إلَّا رَأَیْتُ اللَهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَهُ

مرکز پژوهش در معارف وحیانی

مَا رَأَیْتُ شَیْئًا إلَّا رَأَیْتُ اللَهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَهُ

مرکز پژوهش در معارف وحیانی



بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

بایگانی

راه تحصیل و حفظ علم شهودی

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۱۵ ب.ظ


آیت الله المعظم جوادی آملی مدظله العالی در مقاله ای می فرمایند:
علم حصولی را با خامه لغت و لفظ، و علم شهودی را با جامه تقوی و فلاح می‌توان به دست آورد و حفظ کرد، چون علمِ مفهومی، گرچه با قراردادهای لفظی آشنا است، ولی علم شهودی وطنی دارد که نام و نشانی جز تهذیب و تزکیه ندارد، و همان‌طور که وطن حقیقی نفسِ انسانی، همانند مبدأ اصلی او است و او را با هیچ کدام از سرزمین‌های مادّی الفتی نیست، همچنین موطن واقعی علم شهودی، همان جان شاهد و دل عارف است و او را با هیچ‌کدام از لغت‌های قراردادی آشنایی نیست؛ لذا گاهی به زبان عربی و زمانی به زبان عجم بیان می‌شود و هر شاهدی مشهود شاهد پیشین را تصدیق می‌کند که سیره انبیا(علیهم‌السلام) با همه امتیازهای زبانی آنها، آن است که مصدّق یکدیگرند؛ ﴿...مصدّقاً لما بین یدیه... ﴾.
زیرا آنان قبل از شنیدن لفظ حقیقت، معنی را می‌یابند و بعد از تنزّل می‌شنوند و چون اختلاف ره‌آورد ایشان، فقط در کسوت لفظ است، وگرنه در معارف تفاوتی نیست، همه آن معانی بلند، با حفظ وحدت و پیوند، به قالب الفاظ تنزّل می‌کنند و وحدت مظروف بر کثرت ظروف پیروز است؛ ولی دیگران قبل از فهمیدن می‌شنوند، یا کلمات و نقوش نوشتار را می‌بینند، و این ظرف‌های پراکنده مانع وحدت معنی خواهد بود؛ لذا همواره دانشمندان بشری که از شبکه لفظ به صید معنی می‌پردازند، باهم درگیرند، چون صعود از کثرت دام‌های لفظی و عروج به وحدت بام معنوی، نه کاری است سهل، زیرا به دام افتادن آسان است، ولی از دام پریدن سخت است. معنای واحد می‌تواند به آسانی در دام لفظاهایی چند اسیر گردد، لیکن رهایی از چنگال این دام‌های به زمین کوبیده دشوار است.
باری امید است هم با عمل صالح، علم شهودی را نائل آییم و هم با رهایی از دام لفظ، به بام معنی بلند بار یابیم؛ انشاء الله!
و این‌ها همه قصه بود و آن نکته که اصل بود، ناگفته بماند و آن این است؛ همان‌طور که خداوند سبحان دین کامل و نعمت تام را به ما عطا کرد و اسلام ناب را برای هدایت ما پسندید، باید چیزی را بپسندیم که جانان پسندد و او تحصیل همه دین که همان دین واصب (سوره نحل، آیه 52) است و با توحید صرف که همان دین خالص (سوره زمر، آیه 3) است، خواهد بود و حضرتش نوشتاری که حق نباشد نمی‌پذیرد و یا نویسنده او محقّق نباشد، نمی‌پسندد، یا اگر اهل تحقیق بود، ولی خود متحقّق نبود، قبول نمی‌کند، چون به صوب حق جز کلم طیّب که با عمل صالح بدرقه می‌شود، چیزی عروج ندارد؛ چه اینکه حضرت امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: «من قال لا إله إلاّ الله فلن یلج ملکوت السماء حتّی یُتمّ قوله بعملٍ صالحٍ».

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی