مرکز پژوهش در معارف وحیانی

مَا رَأَیْتُ شَیْئًا إلَّا رَأَیْتُ اللَهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَهُ

مرکز پژوهش در معارف وحیانی

مَا رَأَیْتُ شَیْئًا إلَّا رَأَیْتُ اللَهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَهُ

مرکز پژوهش در معارف وحیانی



بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

بایگانی

۲۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حضرت آیت الله المعظم مصباح یزدی مدظله العالی  با بیان این که علامه طباطبائی و شهید مطهری حق عظیمی بر جامعه اسلامی و فلسفه اسلامی دارند، خاطر نشان کرد: اگر چنین حرکتی از سوی آن ها صورت نگرفته بود؛ ما امروز در فلسفه بسیار ضعیف بودیم و در مقابل مکاتب فلسفی به شدت احساس ضعف می کردیم؛ لذا به برکت وجود این دو بزرگوار فلسفه اسلامی از سقوط در مقابل مارکسیسم و ایده آلیسم نجات یافت.

عضو خبرگان رهبری با اشاره به نقش انقلاب اسلامی در احیای فلسفه اسلامی اظهار داشت: اگر انقلاب اسلامی نبود ، علامه طباطبائی و دیگران نمی توانستند چنین موقعیتی را برای فلسفه اسلامی به وجود بیاورند، چرا که تا قبل از آن نه فلسفه به دلیل مخالفت‌هاو حتی تکفیرها، در حوزه های علمیه دارای جایگاهی مستحکم نبود؛ و از طرف دیگر روحانیون نیز در محافل علمی جایگاهی نداشتند؛ به عنوان نمونه شهید مطهری علی رغم معلومات خود، به سختی و علی رغم مخالفت های فیزیکی و فکری توانست خود را در دانشگاه تثبیت کند.

وی خاطر نشان کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و مطرح شدن اسلامی سازی علوم انسانی ، در حوزه نیز تحولاتی صورت گرفت؛ آن هم چنان تحولی که فلسفه اسلامی توانست خود را مطرح کند، پاسخ شبهات را بدهد، و حتی به جایی برسد که در برخی موارد برتری خود را بر مکاتب فلسفی غربی به اثبات برساند، به گونه ای که خود غربی ها نیز به آن اذعان کنند؛ که البته همه این ها در سایه انقلاب اسلامی صورت پذیرفت.

عضو خبرگان رهبری با اشاره به این که وضع حوزه علمیه امروز با پنج دهه پیش اصلا قابل مقایسه نیست، خاطر نشان کرد: این در حالی است که از دوران صفویه تا قبل از انقلاب، تحول خاصی رخ نداده بود؛ و قبل از انقلاب اسلامی، فلسفه و شاخه های مختلف فلسفه و فلسفه های مضاف، در حوزه شناخته شده نبود، و حتی فلسفه اخلاق مفهومی نامأنوس بود؛ اما به برکت انقلاب همان گونه که در عرصه های نظامی و سیاسی، موفقیت های بسیاری کسب شد، در این زمینه نیز موفقیت های چشمگیری حاصل شد.

۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۵۰
sayyid Ali Mir zain-ul-abedini


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حضرت آیت الله المعظم نوری همدانی«مد ظله» در دیدار مدیران و کارکنان کمیته امداد امام خمینی(ره)قم، با بیان این‌که خشم مقدس داشتن نسبت به دشمنان خدا، یکی از اصول اسلامی است، اظهار داشتند: برخی می‌گویند باید با همه دنیا دوست باشیم؛ این حرف درستی نیست.

ایشان افزودند: روزی رسول خدا(ص) از اصحاب خویش سؤال فرمود که از نظر شما محکم‌ترین دستگیره ایمان چیست؟ برخی نماز، عده‌ای روزه، حج، جهاد و دیگر فرائض را برشمرند؛ حضرت فرمودند همه اینها کارهای مهم و با فضیلتی است اما محکم‌ترین چیزی که می‌تواند ایمان را محافظت کند محبت داشتن برای خدا نسبت به دوستانش و بغض نسبت به دشمنان خداوند است.

استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم تصریح نمودند: در شرایط کنونی که آمریکا، انگلیس، فرانسه، صهیونیست‌ها و ایادی آنها در منطقه به جنگ با مسلمانان جهان برخاسته‌اند، بیدار بودن نسبت به توطئه‌های آنان و بغض به آنها بسیار مسأله مهمی است.

۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۳۴
sayyid Ali Mir zain-ul-abedini

 

شهریور ماه 1393

 

مقام معظم رهبری مدظله العالی :

آنچه ما امروز در مجموعه‌ی رفتار دستگاه استکبار مشاهده میکنیم، همین است؛ هدف ایجاد اختلال در نظام محاسباتی و دستگاه محاسباتی من و شما است. در میدانهای دیگر، استکبار نتوانسته است، کاری از او برنیامده است. در میدانهای واقعی، تنها دو عامل مادّی در اختیار جبهه‌ی استکبار بوده و هست: یکی تهدید نظامی، یکی تحریم. استکبار غیر از این دو هیچ چیز در اختیار ندارد. از لحاظ قدرت منطق، قدرت استدلال، توانایی بر اثبات حقّانیّت، دست استکبار بسته است. تنها دو کار میتواند بکند: یکی تهدید نظامی است که مرتّب میکند، یکی هم تحریم؛ این دو هم علاج دارد. تحریم را با مجاهدتِ در باب اقتصاد مقاومتی بایستی خنثی کرد. این نکته‌ای که امروز رئیس جمهور محترم گفتند؛ قبلاً هم ایشان گفته بودند و این نکته‌ی کاملاً درستی است: برنامه‌های اقتصادی براساس و با فرض ماندن تحریمها بایستی برنامه‌ریزی بشود و تعقیب بشود و تحقّق پیدا بکند. فرض کنیم که این تحریمها ذرّه‌ای و سرِ سوزنی کم نخواهد شد؛ که حالا خود آنها هم همین را میگویند. آنها هم میگویند که تحریمها دست نخواهد خورد، حتّی از حالا شروع کردند که اگر در زمینه‌ی هسته‌ای هم به توافق برسیم، معنای آن این نیست که همه‌ی تحریمها برداشته خواهد شد؛ هنوز چیزهای دیگری هم هست؛ این همان حرفی است که ما همیشه میگفتیم. من بارها در همین جلسه و جلسات گوناگون دیگر عرض کرده‌ام که [موضوع] هسته‌ای بهانه است؛ مسئله‌ی هسته‌ای هم نباشد، یک بهانه‌ی دیگری می‌آورند: مسئله‌ی حقوق بشر هست، مسئله‌ی حقوق زنان هست، مسائل گوناگون فراوان را میسازند؛ جعل کردن و بهانه‌گیری که خیلی مایه‌ای نمیخواهد، دستگاه تبلیغاتی و امپراتوری تبلیغاتی هم که در اختیار آنها است. بنابراین، علاج مسئله‌ی تحریم، عبارت است از همین اقتصاد مقاومتی.

باید با فرض ماندن تحریمها برنامه‌ریزی اقتصادی کرد
۰ نظر ۱۶ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۵
sayyid Ali Mir zain-ul-abedini


حضرت حجت الاسلام و المسلمین سید محمدمهدی میرباقریحفظه الله تعالی:

فلسفه‌ی ما چه حکمت عملی و چه حکمت نظری به لحاظ روش، غیردینی است، به لحاظ محتوا ایمان در آن وجود دارد، یک جاهایی ناچار آمدند نظارت استصوابی و حتی بالاتر از آن، تعیین دامنه را هم به او واگذار کردند ولی با روش درگیر نبوده، نمی‌خواستند تعبد را منطقاً و روشاً در آن جاری کنند. یعنی حکمت نظری و عملی، منطقاً غیردینی اند، محتوائاً مؤمنانه هستند. حالا نقشی که به ایمان می‌دهند چیست؟ عرض کردم یک جایی ایمان‌شان ناخودآگاه دخالت کرده و بعد آمدند با نگاه درجه دو، همان دخالت را تعریف کردند و گفتند غایتش رسیدن به معرفت الله است.
 

 

 

 
متن کامل مصاحبه ی "بررسی مبادی و مبانی فلسفه اسلامی" را در سایت فرهنگستان اسلامی قم  (در پیوندها) ببینید.
۰ نظر ۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۴۸
sayyid Ali Mir zain-ul-abedini

حضرت آیت الله نکونام مدظله العالی می فرمایند:

 

فقه و اخلاق دو زمینه‌ی علمی کهن در تاریخ دارد. فقه بار حق و حقوق را تأمین می‌کند و بیش‌تر از کردار مکلفان می‌گوید و اخلاق از سجایا و رذایل رفتاری سخن به میان می‌آورد.این دو دانش ویژه‌ی دین‌مداران نیست و آنان که درگیر دین و مذهب نیستند مثل کفار و مشرکان نیز که داعیه‌ی دین‌داری یا داعیه‌ی غیر دینی دارند دارای فقه و حقوق و نیز اخلاق می‌باشند.

اما در این‌جا باید به دو مسأله توجه داشت: یکی این‌که دنیا فقه و حقوق را خشک و تلخ می‌داند و می‌گوید حق خشک است ولی باطل در کام مردم شیرینی دارد؛ در حالی که این بیان درست نیست و مردم به سوی حق تمایل دارند و آن را دوست می‌دارند و خواهان حق هستند. اما نکته‌ی دوم این است که ما نباید حق را هرچند در چهره‌ی فقه به صورت خشک و به گونه‌ی محدود حکمی بیان کنیم، بلکه حتی فقه نیز لازم است جنبه‌ی توصیفی بیابد و فاصله از بیان توصیفی و گرایش به بیان دستوری، مانع رونق علمی و فلسفی آن می‌گردد.

نباید فقه منحصر به شناخت احکام دین باشد، بلکه در فقه باید از موضوع‌شناسی و نیز ملاک‌شناسی احکام بحث شود و فقیه کسی است که بر این سه شناخت توانایی داشته باشد.

 

در روایات است: «الکمال کلّ الکمال التفقّه فی الدین، والصبر علی النائبة، وتقدیر المعیشة». این روایت به بیان علمی، کمال را بر دو بخش حکمت نظری و حکمت عملی می‌داند. «التفقّه فی الدین» همان حکمت نظری و معرفت و «تقدیر المعیشة» که اندازه‌گیری در زندگی است همان حکمت عملی است.

ما باید بحث‌های فلسفه‌ی فقه را پی بگیریم و با توجه به گرایش عمیق عقلی که هم‌اکنون حاکم شده است نخست از فلسفه‌ی تقلید بگوییم و به تعبدهای بی‌ملاک بسنده نکنیم تا آن که می‌خواهد در احکام تقلید کند آن را به معنای چشم فرو بستن و تعبد کورکورانه نپندارد و در تقلید خود بصیرت داشته باشد.

پاره‌ای از احکام، امضای عملکرد عقلاست و دین از خود بیان و تأسیسی ندارد، مانند حلیت بیع و برخی از آن عقلی است، مثل حرمت خوردن خون اما امری عقلایی نیست و عقل با کارشناسی می‌تواند به این حکم برسد. برخی از احکام نیز دست عقل و عقلا از آن کوتاه است و مخصوص شریعت است. به هر روی ما اگر بخواهیم در فقه و حقوق برای تمامی مردم جهان و با زبانی بین المللی سخن بگوییم، نمی‌توانیم از حقوق معیار در جهان دور بیفتیم و زبان و تبیین عقلایی و عقلی را کنار بنهیم، چرا که آنان زبان تعبد و بسته بودن چشم و گوش را نمی‌پذیرند.

موضوع اخلاق نیز خُلق و خوهای انسانی است. برای شناخت اخلاق به زیرساخت‌های علمی و به‌ویژه روان‌شناسی نیاز هست. ما برای شناخت تمایز میان اخلاق و فقه مشکل تصوری داریم، نه تصدیقی. صفات مذموم و نیز صفات ممدوحی که در اخلاق از آن سخن گفته می‌شود پشتوانه‌های علمی لازم را ندارد.

نخستین تمایز برجسته میان فقه و اخلاق این است که فقه به واقعیت‌های برون نفسی و جوارحی می‌پردازد و خلق یک حقیقت درون‌نفسی و جوانحی است. موضوع فقه بسیار عام است و تمامی تکالیف فرد در رابطه با خدا، خود، مردم و جامعه را در بر می‌گیرد که از آن به«حق» تعبیر می‌شود. ولی موضوع اخلاق در درون نفس است که می‌تواند متعلقی خارجی بیابد. حق چیزی است که جری و تعدی دارد و امری لازم و فی‌نفسه نیست، به خلاف خُلق که امری فی نفسه است و نیاز به غیر و تعدی ندارد. فقه مثل تمایز می‌ماند که بین دو شی‌ء است ولی خلق یک تشخص است که به یک شی‌ء محقق است. تفاوت دیگری که میان حق و خلق است این است که ما در حق چارچوبی بسته ایجاد می‌کنیم که بر اساس آن باید حرکت کرد و هرگونه برون‌رفت از آن سبب حد یا تعزیر و تنبیه می‌شود اما در خلق بیش‌تر کرامت است و بحث حد و تنبیه پیش نمی‌آید.

قضیه‌ی فقه مثل تمیز است که نیاز به تعدی و جری دارد و شما تا به کسی گیر ندهی و حقوق را نادیده نگیری کسی به شما کاری ندارد.

فقهی که موضوع‌شناسی و مناط‌یابی نداشته باشد شخص قاتل را فردی می‌داند که با چاقو به قلب دیگری زده است اما کسی را که با نگاه خاص یا با سحر کشته است نمی‌تواند تحت تعقیب قرار دهد؛ چرا که برخی از فقیهان برای سحر واقعیت قائل نیستند. این فقه عامیانه است و طبیعی است که مرزهای آن مشخص نباشد و با علوم دیگر تداخل و تناقض دارد. اگر ملاک‌یابی به فقه وارد شود فقه نمی‌تواند به ظاهر و صورت بسنده کند، بلکه باید از باطن وارد شود و به ظاهر برسد، آن‌گاه قتل از راه سحر یا نشر ویروس را نیز قتل می‌داند. در احراز ملاک نیز نباید کم‌ترین شکی داشت و باید به صورت کامل مستند باشد.

۰ نظر ۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۲۳
sayyid Ali Mir zain-ul-abedini


«هنر گوهر بسیار گرانبهایی است که ارزش و گرانبهایىِ آن فقط بدین جهت نیست که دل‌ها و چشم‌هایی را به خود جذب می‌کند - خیلی از چیزهایی که هنری نیست، ممکن است چشم‌ها و دل‌هایی را به خود جذب کند - نه، این یک موهبت و عطیه‌ی الهی است. حقیقتِ هنر - هر نوع هنری - یک عطیه‌ی الهی است.» ۱۳۸۰/۵/۱


 

«هنر سینما بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایتگر کاملاً مسلط - که هیچ روایتگری تاکنون در بین این شیوه‌های هنرىِ روایت یک واقعیت و یک حقیقت، تا امروز به این کارآمدی نیامده - و یک هنر پیچیده و پیشرفته و متعالی.» ۱۳۸۵/۳/۲۳

 

«فیلم هم چیز جذابی است؛ سینما خیلی عنصر جذابی است، رسانه‌ی فوق‌العاده‌ای است، یعنی واقعاً الان هیچ‌چیزی مثل سینما نیست از لحاظ اثرگذاری.» ۱۳۹۲/۹/۱۹

«الان کلید دست شما [سینماگران] ست. من شأن سینما را این می‌دانم. من می‌گویم امروز کلید پیشرفت این کشور، به میزان زیادی دست شماست.» ۱۳۸۵/۳/۲۳
۰ نظر ۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۵۹
sayyid Ali Mir zain-ul-abedini